تفسیر آیه سی و سوم تا چهلم سوره قمر + صوت
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، سوره قمر در مکه نازل شده و پنجاه و پنج آیه دارد و به مناسبت طرح مسأله «شق القمر» در آیه اول این سوره، «قمر» نامیده شده است.
تمام آیات این سوره با حرف «راء» ختم میشود؛ پایان سوره قبل درباره معاد بود، آغاز این سوره نیز سخن از معاد است.
محتوای این سوره، بیشتر مربوط به قیامت، نبوت و ماجرای مخالفان انبیاست؛ همچنین در این سوره، خداوند به سرنوشت شوم پنج گروه یعنی قوم نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون اشاره میکند.
بِسْمِ اللهِ الرحْمنِ الرحِیمِ
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ«33» إِنّٰا أَرْسَلْنٰا عَلَیْهِمْ حٰاصِباً إِلاّٰ آلَ لُوطٍ نَجَّیْنٰاهُمْ بِسَحَرٍ«34»
قوم لوط نیز هشدار دهندگان را تکذیب کردند.ما نیز بر آنان بادی همراه با سنگ فرو فرستادیم و فقط خانواده لوط را در سحرگاه نجاتشان دادیم.
نِعْمَهً مِنْ عِنْدِنا کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ«35» وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنٰا فَتَمٰارَوْا بِالنُّذُرِ«36»
(این نجات)نعمتی از طرف ما بود،ما این گونه هر که را شکر کند،پاداش می دهیم.
لوط،مردم را از قهر ما هشدار داده بود،اما در هشدارها جدل و ستیزه کردند.
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذٰابِی وَ نُذُرِ«37»
و قوم لوط برای(سوء قصد به)مهمانان او به مراوده و گفتگو پرداختند، پس ما چشم آنان را نابینا کردیم،پس بچشید عذاب من و هشدار مرا.
وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَهً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ«38» فَذُوقُوا عَذٰابِی وَ نُذُرِ«39»
و صبحگاهان عذابی پایدار به سراغشان آمد.پس بچشید عذاب من و هشدارم را.
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ«40»
همانا ما قرآن را برای پند گرفتن،آسان ساختیم پس آیا پندپذیری هست؟
نکته ها:
«نُذُرِ» جمع«نذیر»هم به معنای انذار دهنده است و هم به معنای انذار،«حاصب»به معنای تندبادی است که سنگریزه ها و شن ها را حرکت می دهد.
«بطش»به معنای گرفتن با قهر و قدرت است.«طمس»یعنی محو کردن و از بین بردن و «تماروا»به معنای به مجادله گرفتن است.
به نظر می رسد کسانی که به مهمانان حضرت لوط سوء قصد داشتند،ابتدا کور شدند و سپس با زیر و رو شدن منطقه نابود گشتند.چنانکه امام صادق علیه السلام فرمود:همین که قوم لوط وارد خانه آن حضرت شدند،جبرئیل با اشاره آنان را کور کرد.
در ماجرای قوم لوط،چهار مرتبه کلمه ی «نُذُرِ» و سه بار کلمه ی «عَذابٌ» مطرح شده که نشانه ی اهمیّت هشدار نسبت به عملکرد قوم لوط است.
پیام ها:
1- گویی خداوند به پیامبر می فرماید:نگران نباش که همواره پیامبران خدا مورد تکذیب نااهلان قرار می گرفتند: «کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ»
2- گرچه هر یک از قوم عاد و ثمود و لوط و نوح ویژگی هایک کَذَّبَتْ ... بِالنُّذُرِ؛
4- دست خداوند برای انواع عذاب ها باز است: «بِماءٍ مُنْهَمِرٍ - رِیحاً صَرْصَراً صَیْحَهً وٰاحِدَهً - حٰاصِباً»؛
5-در موارد متعدّد،خداوند مؤمنان را نجات می دهد: «نَجَّیْنٰاهُمْ بِسَحَرٍ»؛
6- به هنگام نزول عذاب،تر و خشک با هم نمی سوزد: «أَرْسَلْنٰا عَلَیْهِمْ حاصِباً إِلاّ آلَ لُوطٍ نَجَّیْناهُمْ بِسَحَرٍ»؛
7- نعمت،تنها امور مادی نیست،نجات از عذاب،از بزرگترین نعمت ها است: «نِعْمَهً مِنْ عِنْدِنا»؛
8-ایمان به پیامبران،شکر الهی و مایه نجات است: «کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ»؛
9- خداوند اول اتمام حجّت و سپس عذاب می کند: «وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا»؛
10- گرچه کار انبیا هم بشارت است و هم هشدار،ولی هشدار آنان به دلیل سرمستی و غفلت مردم بیشتر است: «أَنْذَرَهُمْ»؛
11- ایجاد تردید در حق و حقیقت،به منزله تکذیب آن است: کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ ...فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ؛
12- آلودگی و فساد مرز نمی شناسد.(با این که قوم لوط در مجالس علنی کار خلاف انجام می دادند و مانعی برای خود نمی دیدند،ولی باز هم دست از سر مهمانان خانه پیامبر بر نداشتند.): «راوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ»؛
13- همین که جرم سنگین شد،مهلت جایز نیست. «راوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنا»؛
14- چشمی که به مهمانان معصوم،آن هم در خانه ی پیامبر نظر سوء دارد،کور باد: «فَطَمَسْنا أَعْیُنَهُمْ»؛
15- قهر و عذاب الهی،قابل خنثی شدن نیست: «عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ»؛
16- یکی از روش های تربیتی قرآن،نقل داستان های پندآموز است: «وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ»؛
17- خواندن قرآن کافی نیست،باید پند گرفت: «فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ»؛